آبروی فقر؟!

ساخت وبلاگ

1-بی آنکه بخواهم , چیزی بر زبانم جاری شد که موجبات دلخوری دوستی قدیمی و صمیمی را فراهم آورده و وی را به پاسخ "من گدا نیستم!فقیرم!" کشانید.

2-برایم تعریف کرد که چون اوضاع و احوال مالی رو به راهی نداشته در زمان دانشجویی مجبور بوده "میهمان" یکی از بستگان دور گردد.در ضمن یادآور گردید که چون نمی خواسته زیادی "سر بار" شود صبح ها ناشتا از منزل خارج می شده و شب ها دیر هنگام و پس از وقت شام مراجعت می کرده تا بتواند به بهانه "شام خورده ام" با شکم گرسنه سر بر بالین بگذارد.

اتقافات بیان شده فوق به سالیان نزدیک مربوط است زیرا در سال های دور بیش از آنکه فقرا هوای اغنیا را داشته باشند ثروتمندان و آن هایی که دستشان به دهانشان می رسید دوستان و آشنایان و فامیل نزدیک و دوری که اوضاع و احوال مالی خوبی نداشتند را بخوبی رصد می کردند تا به اندازه وسع خود کاری کنند که زمانه کج دار ایشان را مریض ننموده و خیلی اذیت نکند.با این حساب است که بسیاری از افرادی که پای داستان های واقعی و آموزنده بابا بزرگ ها و مامان بزرگ ها نشسته اند شنیده اند که برخی از اغنیا و مال و منال دارانی که قدم رنجه کرده و خانه های محقر بی بضاعت ها را منور می نمودند در هنگام خروج از منزل و بی آنکه کسی متوجه شود وجوهی قابل دار را زیر قالی یا گلیم پنهان می ساختند تا بعد از رفتنشان ناغافل پیدا شده و گرهی از مشکلات اعضای نیازمند خانواده بی بضاعت یا کم بضاعت را باز نماید.

مادر می گوید:"فقرای واقعی آن هایی هستند که کسی از فقر و ناداریشان خبر ندارد".با این وصف حتی اگر احترام مادر را جایز نشمرده و فرمایش ایشان را شنیده نگیریم نمی توانیم کتمان نماییم که در فرهنگ ایرانی سرخ نگاه داشتن صورت با سیلی همواره ارزشمند شمرده شده است و به این مناسبت کم کسانی پیدا نشده اند که آنجور که درونشان خودشان و بیرونشان دیگران را بسوزاند به سر برده و زندگی نمایند.

3-طرح محسنین که توسط صدا و سیما و همت والای احسان علیخانی کلید خورد انصافا طرح خوبی بود.با این حال خوبی این طرح تنها تا زمانی بود که "کمک دهنده" و "کمک گیرنده" میهمان گرم خانه های میلیون ها بیننده تلویزیونی نشده و سر از گیرنده های صدا و سیما در نیاوردند زیرا با چنین سر در آوردنی دیگر نه "کمک دهنده" می توانست ادعای "ریا نشود؟!" را مطرح سازد و نه "کمک گیرنده" قادر می شد چوب حراج به آبروی فقر و نداری خویش نزند.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هیچ ایرادی ندارد که افراد موفق جامعه در بیان خاطرات خود و به رخ کشیدن تاریخچه زندگی از روزگاری که در آن با فقر و کم داری روزگار می گذرانیدند یاد کنند زیرا بدینگونه بیننده تلویزیونی آگاه اینکه خانه و زندگی های آنچنانی فقط هم به برکت اختلاس و دزدی و کلاهبرداری حاصل نمی گردد خواهد گشت.

با این حال واقعا مصاحبه با افرادی که نادار و مستضعف به دنیا آمده و همچنان مستضعف باقیمانده اند تا فرد خیری پیدا شود و اوضاع و احوال مادی ایشان را از وضع موجود به وضع مطلوب برساند جز دادن پیام "صبر کنید تا اوضاع و احوالتان مساعدتر شود" فایده ای خواهد داشت؟

حافظ می فرماید:"ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم    با پادشه بگوی که روزی مقدر است"

در پاسخ حافظ شاید باید گفت که روزگار عوض شده و امروزه برای فقر و قناعت آبرویی باقی نمانده تا خدای ناکرده کسی به فکر بردنش بیفتد!!؟

دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 147 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 15:48