اضافه بار!

ساخت وبلاگ

چمدان را که کشیدیم 26 کیلو بود و این یعنی 6 کیلو اضافه بار! یک چیزهایی را، به قصد نبردن، از چمدان در آوردیم و یک چیزهایی را جابجا کرده و کوله را سنگین کردیم تا به یکی دو کیلو اضافه بار رسیدیم. آن یکی دو کیلو اضافه را هم با خوش بینی و فکر کردن به "چیزی نمی گویند!" قابل قبول دانستیم.

مشکل اخوی را خیلی از ایرانی های آنور آب که جهت استراحت و تجدید قوا و دیدار دوستان و آشنایان به ایران می آیند و بعد از چند هفته یا چند ماه بر می گردند دارند!

برخی تصور می کنند که تعارفی بودن و رودروایستی داشتن ایرانی ها و اینکه نمی توانیم به تاسی "بعد از عمری یک چیزی ازم خواسته!" به یک دوست و آشنا "نه" گفته و خود را از حمل بار اضافی برهانیم؛ عامل اصلی بروز مشکل مورد اشاره است.

نگارنده غیر از این می اندیشد و فکر می کند مشکل اصلی در این است که آن هایی که وارد ایران می شوند اولویت را تجدید دیدار دوستان و آشنایان قرار داده و یکی دو روز آخر را صرف خرید و بر عهده گرفتن سفارشات گسیل شده از آنور آب می کنند!

در این شرایط و چون چمدان خالی است، گمان می رود که می شود یکی دو چیز کوچولو را یک جوری در چمدان جا داد و فرمایشاتی در مایه های "این را برای ... ببر!" را اجابت کرد!

این در حالی است که اگر یکی، دور روز اول صرف خرید و انجام سفارشات آنور آبی ها گردد، مسافر خوب متوجه می شود که چمدان چقدر جای اضافی دارد و اصلا جای اضافی دارد!؟

در این صورت دیدار دوستان و خویشان و آشنایان لذتبخش تر خواهد شد و مسافر با خیال راحت می تواند با ادای جملاتی همانند "چمدان پر شده است!" و "اضافه بار می خورم" و "هنوز یک کم جا دارم" هم دروغ مصلحت آمیز نگوید و هم بارها و بارها "شعور هم چیز خوبی است" را بر ضمیر ناخودآگاه ننشاند!

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم آبان ۱۴۰۲ ساعت 13:30 توسط محمد ماکویی  | 

دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 37 تاريخ : شنبه 27 آبان 1402 ساعت: 15:12