"مساعدی"!؟

ساخت وبلاگ

گاهی یک کلمه جای هزاران حرف و عبارت را می گیرد و کاری که آن ها نتوانسته اند بکنند را به بهترین و شایسته ترین شکل ممکن انجام می دهد.

از میان این کلمات، "مساعدی؟" است که هر چند من در میان هموطنان کمتر کسی را دیده ام که از آن استفاده کند، در بسیاری از سریال های ساخت ترکیه، در واقع در دوبله آن ها، جای خوبی برای خود دست و پا کرده است.

برای جا افتادن مطلب، فرض کنید که یک دوست یا آشنا به شما زنگ زده و " می خواهم بعد از ظهر سری بهتان بزنم. مزاحم که نیستم؟" بگوید.

سرتان درد نمی کند، اما حوصله او یا میهمان را ندارید.

در اینگونه مواقع چه می کنید؟ عبارات زیر، احتمالا، مورد استفاده شما واقع خواهد شد:

قدمت روی چشم، اما سر درد عجیبی دارم! انشاالله تا آن موقع خوب می شوم.

حتما بیا! راستش دلم به شدت درد می کند. شاید با هم دکتر هم رفتیم!

بیا، اما ختم یکی از بستگان باید برویم. می ترسم نرویم بد شود!

باید دنبال بچه بروم. اما تو بیا! یک کاریش می کنم.

بیا، اما راستش کمی حالت سرماخوردگی دارم. یک وقت نگیری!

بیا، البته باید بگویم که ان موقع ... هم هست. می دانم بینتان کدورتی است و دوست نداری او را ببینی! گفتم که غافلگیر نشوی!

فردا... امتحان دارد و باید به درسش برسم. جلو تو به کار او هم برسم، ناراحت می شوی؟

...

قطعا اگر در عوض ادای "مزاحم نیستم؟"، "مساعدی؟" بگوییم می توانیم جلو دروغ های مصلحت آمیز را بگیریم، زیرا برای بیشتر آدم ها راحت تر است که با مایه گذاشتن از حال بد خودشان عذر طرف مقابل را بخواهند تا اینکه میهمان را به فکر "چه موردی دارم که نمی خواهد مرا ببیند؟"، "چه کار کرده ام که ازم دلخور شده؟" انداخته و "صد دفعه می گویم بهش زنگ نزنم!" را حسابی به دلش بیندازند!

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۲ ساعت 18:0 توسط محمد ماکویی  | 

دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 35 تاريخ : شنبه 27 آبان 1402 ساعت: 15:12