همسر دایی جان، شادروان، که برای سفری چند ماهه عازم امریکا شده بود تعریف کرد که در انجا از دخت گرامی، که دکتر داروساز است، خواسته بود چند قلم داروی خوب برایش کنار بگذارد تا در هنگام بازگشت به عنوان "تحفه" به دوستان و آشنایان نزدیک بدهد.
فرزند دلبند در پاسخ گفته بود که اینجا ایران نیست که داروخانه ها اجازه داشته باشند هر چه میل مشتری می کشد و دل تنگش می طلبد را در طبق اخلاص نهاده و در اختیارش بگذارند. اینجا اگر متوجه شوند که من چنین کاری کرده ام پدرم را در می آورند.
دختر دایی درست می گفت، زیرا خوب به خاطر می آورم که نزدیک شرکت ما یک داروخانه بود که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در اختیار داشت و هیچ کدام از مشتری ها را سر افکنده و خرید نکرده از مغازه راهی نمی کرد.
متصدی داروخانه، البته، کاملا بی مسئولیت نبود و همیشه در هنگام درخواست های غیر مجاز متقاضیان خرید " تا حالا مصرف کرده ای؟" می گفت!
وی به این وسیله خیال خود را راحت می کرد که عامل کشانیده شدن خریداران به راه های خلاف و ناباب نیست و او فقط راهی که دیگران قبلا گشوده اند را کماکان و کاملا باز نگه می دارد!
اینکه چرا چنین است، از نظر من، به چند دلیل عمده ربط پیدا می کند:
مردم به دولت امریکا اعتماد دارند و می دانند اگر به دولت کمک کرده و داروخانه های متخلف را لو دهند در نهایت اتفاقات خوبی را برای خویش و هموطنان عزیز رقم خواهند زد. این در حالی است که بیشتر ایرانی ها بر اساس اعتقاد راسخ به " آجر کردن نان دیگران کار خوبی نیست!" به مجرمین و متخلفین یاری می رسانند که کماکان با دست فرمان خود و با سرعت هر چه تمامتر به پیش برانند!
برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 60