عصبانی هستم!؟

ساخت وبلاگ

ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی موجی از خشم و نفرت در جامعه ایجاد کرده و "انتقام" را درخواستی عمومی معرفی نمود.

متاسفانه، موضوع بالا آخر و عاقبت خوشی نداشت: 59 نفر از شرکت کنندگان در مراسم تشییع جنازه سردار سلیمانی در اثر بی مبالاتی متصدیان امور برگزاری کشته شدند و 176 مسافر هواپیمای اوکراینی در اثر خطای انسانی و اصابت اشتباهی موشک خودی، جان به جان آفرین تسلیم نمودند.

برای اطلاع از چرایی رخدادهای مورد اشاره، بهتر است نگاهی کوتاه به فرازهایی از سخنان سردار سلامی بیندازیم:

  • ما برای "انتقام" تحت فشار بودیم و قرار بود زمان "انتقام" را چسبیده به مراسم سردار سلیمانی تعیین کنیم.
  • نیروهای ما در آماده باش کامل بودند، زیرا امریکا تهدید کرده بود در ازای واکنش ایران، عکس العمل نشان داده و 52 نقطه کشور را خواهد زد.

یادش به خیر! یک معلم ریاضی داشتیم که حل آسان یک مسئله را در ساده سازی آن دیده و بهمان توصیه می کرد که، به عنوان مثال،  1000 عدد آووکادو، که تصورشان مشکل است، را بصورت 5 عدد سیب تجسم نماییم!

شاید در حل مسائل اجتماعی هم بتوانیم از امر "کوچک سازی" کمک بگیریم. به عنوان مثال، شاید بتوان جامعه را در حکم یک فرد تصور کرده و واکنش به جا یا نابجای آن را راحت تر مورد قضاوت درست قرار داد.

فرض کنید که شما آدم عصبانی و زودجوشی هستید.

در این حالت، اگر دوستان خوبی داشته باشید، توصیه به جای آن ها را بر دیده منت نهاده و برای اینکه کار دست خود یا دیگران ندهید، رفتن نزد روانپزشک را کاملا جدی خواهید گرفت.

حال فرض کنید که توصیه مشفقانه دوستان را جدی نگرفته و به علت شیطنت های یک نفر، نسبت به ناقص سازی او اقدام کرده اید.

آیا در این صورت می توانید قاضی را مجاب "تقصیر او بود!" نمایید!؟

قطعا پاسخ منفی است، زیرا اگر هم عصبانی شدن را واکنش "غیر ارادی بر خاسته از شرایط" بدانیم، نشان دادن واکنش را می بایست امری "کاملا ارادی" قلمداد نماییم( دقیقا به همین خاطر است که در سرای آخرت، انسان ها به خاطر خطاهای خودشان و نه اشتباهات دیگران، محاکمه شده و به سزای اعمال خود می رسند)

لذا، یک جامعه پرشور و احساساتی که به طرفه العینی تصمیم گرفته و به فوریت هر چه تمامتر تصمیم متخذه را اجرایی می کند، دچار بیماری روانی است و باید هر چه سریعتر درمان شود.

قطعا، عدم درمان به موقع و مناسب باعث خواهد شد که فشار روحی روانی برخاسته از زودجوشی و فوری خروشی مردم همیشه حاضر در صحنه، کار دستمان داده و ضمن قرار دادن داربست در جایی که جایش نیست، موشک را به سمت و سویی که نباید، شلیک نماییم!

از این ها گذشته، آیا جامعه ای که از حق "انتقام" خود نمی گذرد، می تواند در هنگامی که پای حق و حقوق افراد در میان است، نوعی دیگر واکنش نشان داده و برای اشخاص عزیز از دست داده نسخه هایی در قد و قواره " خون را با خون نمی شویند، خون را با آب می شویند" و " لذتی که در عفو هست، در انتقام نیست" بپیچد!؟

دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 2 بهمن 1398 ساعت: 12:46