"اعتماد" یا "تعقل"؟!

ساخت وبلاگ

اگر نزد پزشک رفته و شنونده "باید عمل کنی!" گردید، چه واکنشی نشان خواهید داد؟

قطعا، به فوریت هرچه تمامتر یکی از اعضای بدن خود را به تیغ جراحی سپرده و یا بعد از مشورت با چند متخصص دیگر تن به انجام این مهم می دهید.

معمولا در چنین مواردی ، بیمار سوال "دقیقا توضیح دهید که چطور به این نتیجه رسیدید!؟" را مطرح نمی سازد، زیرا او خوب می داند که سواد و آگاهی وی کشش درک و فهم مواردی که پزشک با سال ها تحصیل و تجربه به آن ها دست یافته را نخواهد داشت.

متاسفانه، در مورد دیگر حرف و رشته های تحصیلی این موضوع کمتر رخ می دهد و به عنوان مثال آن هایی که از جنس و قطر و قیمت لوله های گاز، چگونگی اتصال لوله ها به یکدیگر، شیرآلات مورد استفاده در گازرسانی، چگونگی استحصال گاز، حق الزحمه پیمانکاران خطوط اصلی و فرعی انتقال و توزیع گاز و خیلی چیزهای دیگر مربوطه سررشته کافی ندارند، با نگاهی به هزینه مندرج درقبض گاز ، "چرا اینقدر گران!؟" را بر زبان می رانند.

دلیل این امر این است که پزشکی، با همه عیب و ایراداتی که دارد، اعتماد مردم را بیش از دیگر رشته ها جلب کرده و مردم خوب می دانند که در حالی که کمتر غیر پزشکی جرات دارد گوشی دست گرفته و به ضربان قلب بیمار گوش بسپارد، زیاد پیش می آید که آنالیزهای مالی- اقتصادی خطوط انتقال و شبکه های توزیع گاز و تعیین قیمت تمام شده توسط غیر اقتصاد دانانی که نه درسی که باید می خوانده اند را خوانده اند و نه تجربه ای که باید کسب می کرده اند را به دست آورده اند، صورت می گیرد.

با این حساب، در حالی که عامل اصلی تن به تیغ جراحی دادن بیماران از "اعتماد"، نه "تعقل"، نشات می گیرد، مردم مواجه شده با دیگر خدمات مجبور شده اند حرف های شنیده شده را با ترازوی عقل خود سنجیده و سپس بر مبنای درست و غلط بودن آن ها تصمیم بگیرند.

در کشورهای پیشرفته و صنعتی، میزان "اعتماد" به جامعه پزشکی از میزان "اعتماد" به دیگر جوامع بیشتر و کمتر نیست و به همین دلیل مردم لزوم پرداخت پول برق را دقیقا به مثابه لزوم عمل شدن می گیرند.

این امر از آنجا نشات گرفته که مردم چنین سرزمین هایی بر خلاف مردم ما، "جهان چون زلف و خط و خال و ابروست       که هر چیزی به جای خویش نیکوست" را باور کرده و با اعتقاد قلبی بر "پزشکی یک چیز دیگر است!" به دیگر حرف و رشته هایی که برای تامین یک زندگی خوب و شایسته، وجودی کاملا لازم و ضروری دارند، لطمه اساسی وارد نساخته اند!

با این حساب است که مردم بسیاری از کشورها لازم نمی بینند که وارد معقولات شده و در هنگامی که پای یک پزشک در میان نباشد، "باید با عقل خودم جور در بیاید" را ترسیم کننده خط بطلان بر لازمه وجودی دانشکده ها و دانشگاه های مختلف غیر پزشکی ببینند!

دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 98 تاريخ : چهارشنبه 2 بهمن 1398 ساعت: 12:46