خودم باید تجربه کنم؟!

ساخت وبلاگ

اولین عمل جراحی قلب جهان توسط پروفسور بارنارد انجام گرفت و بیمار او 18 روز زنده ماند.

دومین عمل جراحی قلب انجام شده توسط پروفسور بارنارد موفقیت بیشتری داشت و بیمار دریافت کننده قلب پیوندی 594 روز ادامه حیات داد.

دلیل اینکه دومین عمل جراحی قلب پروفسور بارنارد با موفقیت بیشتری همراه بود ساده است: پروفسور بارنارد کسب تجربه کرده بود و اشتباهات اولین عمل را تکرار نکرد.

این روزها پیوند قلب با موفقیت های بسیاری همراه است و بیماران دریافت کننده قلب پیوندی سال های سال زندگی می کنند.

اینکه چرا چنین امری صورت گرفته کاملا آشکار است: هم پروفسور بارنارد و همکاران تمام تجربیات خود را در اختیار رقبا و رفقا گذاشتند و هم رقبا و رفقا با میل و علاقه و اشتیاق کامل تجارب کسب شده توسط پیشکسوتان خویش را فرا گرفته و در عمل به کار بستند.

در کشور ما ماجرای کسب تجربه حکایتی دیگر دارد، زیرا دارندگان تجارب بد(مگر تجربه خوب هم داریم!) ترجیح می دهند تجارب خود را در اختیار دوست و آشنا(همکار و غریبه که جای خود دارد) قرار ندهند. این امر به این خاطر است که آن ها به تجربه دریافته اند که اگر این تجارب در اختیار دیگران قرار گیرد، دست پایین اسباب تفریح و شادی دیگران را فراهم ساخته و آن ها را به بیان "عجب .... هستی!" می کشاند و دست بالا موجب می گردد موضوع اخذ هزینه بابت انجام کار غلط و اشتباه پیش کشیده شود!

از سوی دیگر، آدم هایی که محتاج دریافت اطلاعات حاصله از کسب تجربه دیگران هستند عموما به این قضیه روی خوش نشان نداده و یکی از رویه های منتج از پاسخ های "خودم همه چیز را بلدم" و "باید خودم تجربه اش کنم" را پیش می گیرند.

با این حساب است که نه تنها در کشور ما چرخ بارها و بارها اختراع می شود(نگاهی به پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری گواه این امر می باشند)، بلکه بیشتری ها جوری زندگی می کنند که لطیفه زیر را کاملا از حالت لطیفه بودن خارج ساخته و آن را جزیی از فرهنگ ایرانی می نمایند:

مردی وارد مطب شده و درخواست تزریق پنی سیلین را نمود. از او سوال اساسی " تا به حال پنی سیلین زده ای؟" را پرسیده و جواب "بلی، همین دیروز" را دشت کردند.

وقتی عوامل تزریق با خیال راحت پنی سیلین را تزریق کردند حال مرد بد شده و در شوک ناشی از تزریق پنی سیلین فرو رفت.

وقتی عوامل احیا و درمان با زحمات فراوان مرد را به زندگی دوباره برگردانده و او را قادر به سخن گفتن نمودند، کسی پرسید: مگر نگفتی دیروز پنی سیلین تزریق کرده ای؟"

مرد در پاسخ گفت:" راست گفتم، اما راستش را بخواهید دیروز هم همینجوری شدم!"

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد

دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 114 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1398 ساعت: 13:26