رانت؟!

می دانیم که بسیاری از کارهای دولتی بی ضابطه و با استفاده از رابطه و پارتی و رانت سر از بخش های خصوصی یا خصولتی در می آورند.

متاسفانه در این باب خیلی از مردم معمولی "چه ایرادی دارد؟" گفته و متذکر می شوند که "وقتی شما پسر عمو یا دختر خاله ای دارید که کننده کار است و شناخت کافی از وی دارید چرا باید انجام فعالیت را به غریبه ای که مطلقا نمی شناسید و نمی دانید که چگونه آدمی است واگذار نمایید؟"

علیرغم اینکه این حرف,حساب نیست عجالتا می پذیریم که رگه هایی از منطق را در خود ملاحظه نماید.با این حال نباید نسبت به مشکلی که بعدها به وقوع خواهد پیوست بی تفاوت و بی ملاحظه باشیم.

بیشتری ها می دانند که کارهایی که توسط پارتی و رابطه و رانت واگذار می شوند هم ممکن است همچون بقیه کارها به نحو بدی انجام شوند.در این صورت قطعا بخش دولتی باید پاسخگوی "چه کسی صلاحیتش را تایید کرده است؟" گردد.اینجاست که واگذار کننده کار برای اینکه زیر سوال نرود مجبور است موضوع را لاپوشانی و ماستمالی کرده و به انواع و اقسام روش ها اثبات نماید که درست است که عالی کار نکرده اند اما فعالیت به آن صورتی هم که به عرض رسانده اند نبوده و بسیار معمولی و آنجور که دیگران هم صورت می دهند پیش رفته است.

نکته حائز اهمیت این است که بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی بهره مند از رانت خوب می دانند که در صورت بد انجام دادن کار چه اتفاقی به وقوع خواهد پیوست.

چنانچه این "دانسته" را در کنار اطلاع "انجام کار بد هم هزینه ها را کم می کند و هم بر میزان درآمدها می افزاید" بگذاریم متوجه خواهیم شد که دلایل فراوانی برای انجام یک کار بد و فاجعه موجودیت داخلی دارد.

لذا اصلا عجیب نیست که در حالی که همه روزه شاهد هستیم که چگونه شرکت های خوب یکی پس از دیگری ورشکسته شده و میدان را برای "رفقا" خالی می گذارند شرکت های بد و نه چندان خوب لحظه به لحظه قبراق تر و سرحال تر از سابق به حیات خود ادامه داده و با بدست آوردن سوء سابقه فراوان , مدام بر تجربیات گرانبهای خویش و موهایی که در آسیاب سپید نکرده اند می افزایند!!!؟