چرا اختلاف طبقاتی وجود دارد؟!

شما در مقام یک سرمایه گذار قادر هستید در بانک سپرده گذاری کرده و چیزی در مایه های بیست درصد سود سالیانه را دشت نمایید.

با این حال شاید بهتر باشد در عوض سرمایه گذاری مطمئن در بانک یک کارگاه یا کارخانه کوچک تولیدی راه اندازی کرده و به جای بیست درصد سود سی درصدی را نصیب خود سازید به ویژه اینکه این کار با ایجاد اشتغال چند نفری را هم به بیان "خدا عمرش دهد" و "خدا پدر و مادرش را بیامرزد" خواهد کشاند.

اگر چنین اتفاقی بیفتد نه نیازی است که شما ماشین گرانقیمتتان را از دید و قضاوت کارگران کارگاه پنهان نگاه دارید و نه لزومی دارد که نگران استماع "خانه و زندگیش را ندیدی که!" گردید.

همه می دانیم که در عمل چنین اتفاقی کمتر می افتد و کسی که کارگاه و کارخانه تولیدی راه اندازی می کند در عوض سود سی درصد بهره سیصد درصدی را از آن خویش می نماید.

ممکن است سود فوق الاشاره در کشورهای غربی دارای اقتصاد آزاد که بازارشان رقابتی است معقول و منطقی باشد زیرا در این سرزمین ها آن هایی که برای خودشان یک پا مدیرند خوب می دانند که چگونه با کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت تولید مشتری ها را از خود راضی نگه داشته و گوی سبقت را از رقبا بربایند(بر خلاف تصور ایرانی که در باره "کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت محصول به صورت توامان" امکان ندارد گفته می شود خارجی ها با استفاده از راهکارهایی از قبیل گزینش و استخدام درست,نگاه علمی به بهره وری و ایجاد انگیزه ها و مشوق های مالی و غیر مالی به خوبی از پس این مهم بر آمده اند)

در این باره جای تعجب است که در کشور ما که قیمت گذاری بر اشخاص و اجناس توسط دولت صورت می گیرد چگونه چنین سود هنگفتی به جیب عده ای خاص رهسپار می گردد؟

هر چند دلایل زیادی برای وقوع این اتفاق وجود دارد باید گفت که متاسفانه در کشور ما در حالی که حقوق دریافتی کارگران و کارمندان جزء در حدی که زنده بمانند تعیین می شود برای قیمت گذاری بر اجناس به تمامی موارد زیر توجهی ویژه صورت می گیرد:

الف-تمامی اجناس به فروش نرفته و مثلا 50 درصد آن ها عودت داده شوند(به ویژه در مورد تولیدات غذایی دارای مدت انقضا).

ب-مالیات به تمامی پرداخت گردد.

ج-پرسنل مورد نیاز به تعداد استاندارد استخدام شده و مدارک و مقاطع تحصیلی ایشان به درستی مورد ارزیابی قرار می گیرد.

د-به دلیل اینکه کارفرما تولید کننده است و کارگر مصرف کننده به حساب می آید!؟ و درست تر این است که هوای تولید کنندگان بیش از مصرف کنندگان نگاه داشته شود در باره فعالیت های تولیدی نگاه "یک کم بیشتر سود هم بکنند به جایی بر نمی خورد" موجود است.این نگاه را به ویژه در مالیات بر ارزش افزوده می بینیم که شاید برای اولین بار در دنیا مالیات در عوض تعلق به سود و درآمد به خرید تعلق گرفته است!؟

ه-فرض می شود که مواد اولیه تولیدات از بهترین ها باشند تا تولیدات و محصولات نیز بهترین از آب در بیایند.

و-هزینه های دفتری با استانداردهای اروپایی و امریکایی تعیین شده و اصلا فکر نمی شود که در کشور ما یک نفر هست که تخصص همه کاری را دارد و به تنهایی کار 10 نفر آدم را انجام می دهد.

ظ-چون در عرصه تولید تهیه کنندگان کارگران و کارگردان ها مدیران هستند,گاه مدیران فراموش می کنند که به کارگران دستمزد و حقوق پرداخت کنند و بیشتر به این می اندیشند که خوب آدم هایی هستند که این همه مدت از تهیه کننده پول نگرفته اند و با این وجود هنوز هم صدایشان در نیامده است!!!؟

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد